حیران گشته ام
سوگندبه چشمهایت که حیران گشته ام
عاشقم اماپریشان گشته ام
دوست بامن نیست ومن گم گشته ام
تومیدانی که بایادش هم ویران گشته ام
خرابه خراب است دنیای من
بی یادیارم نه من زنده ام نه شعرهایم
نظرات شما عزیزان:
قشنگ بووود زهرا جااان.موفق باااشی
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
وه که با این عمر های کوته بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم بپرسش سر یه زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سر بالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
با ادرس جدید لینگیدمت
چرا بنر میهن چت رو زدی
تیبا رو از داش رضا بگیر اونو بزار
تیبا چت. همون پرستوی قدیم
چه شود آخر كار ؟؟؟
و تو گفتي آرام /
كه خدا هست كريم /
پاسخي نرم و لطيف /
كه به من داد يه آرامش شيرين و عجيب ..........................
آپم عزیزم
منتظرتم
سایت جدید www.amirdl90.rozblog.com